• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات قدرت

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - نظارت بر قدرت سياسي از ديدگاه فقهاء شيعه
        توحيد  محرمي
        مقاله با طرح ضرورت نظارت بر قدرت سياسي، چگونگي نظريات ارائه شده در اين زمينه با توجه به آراء فقهاء شيعه را بررسي و تحليل مي‌كند ـ برخي از فقهاء عظام شيعه كه معتقد به مشروعيت الهي بلاواسطه مي‌باشند، نظارت دروني (عدالت و فقاهت) را شرط لازم و كافي دانسته‌اند و به مؤلفه‌هاي چکیده کامل
        مقاله با طرح ضرورت نظارت بر قدرت سياسي، چگونگي نظريات ارائه شده در اين زمينه با توجه به آراء فقهاء شيعه را بررسي و تحليل مي‌كند ـ برخي از فقهاء عظام شيعه كه معتقد به مشروعيت الهي بلاواسطه مي‌باشند، نظارت دروني (عدالت و فقاهت) را شرط لازم و كافي دانسته‌اند و به مؤلفه‌هاي نظارت بيروني نيز پرداخته‌اند و گروه ديگر كه مشروعيت دولت اسلامي را الهي ـ مردمي مي‌‌دانند؛ علاوه بر لزوم نظارت دروني، نظارتهاي بيروني نهادينه شده را شرط لازم سلامت قدرت سياسي دانسته‌اند. بحث ضرورت طرح موضوع، مفهوم نظارت، لزوم نظارت دروني، شرايط رهبر از ديدگاه عقل و قرآن، دلائل لزوم نظارت بيروني، قائلين به لزوم و كفايت نظارت دروني، قائلين به لزوم نظارت دروني و بيروني عمده‌ترين مباحث اين مقاله را تشكيل مي‌دهند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - نسبت خود و قدرت سیاسی در اندیشه سنت آگوستین
        محمدعلي  توانا
        اعترافات سنت آگوستین، اولین «خودزندگینامه» ادبیات مغرب زمین است. این کتاب منظر اول شخص را به تفکر غرب عرضه داشت. منظر اول شخص، آغازی برای مفهوم «خود» است. شهر خدا نیز تنها اثر آگوستین است که به طور پراکنده فلسفه سیاسی وی را در بردارد. بنابراین منبع مناسبی برای فهم دیدگا چکیده کامل
        اعترافات سنت آگوستین، اولین «خودزندگینامه» ادبیات مغرب زمین است. این کتاب منظر اول شخص را به تفکر غرب عرضه داشت. منظر اول شخص، آغازی برای مفهوم «خود» است. شهر خدا نیز تنها اثر آگوستین است که به طور پراکنده فلسفه سیاسی وی را در بردارد. بنابراین منبع مناسبی برای فهم دیدگاه وی درباره قدرت سیاسی است. هدف این مقاله آن است که با بهره‌گيري از رهیافت بینامتنی، نسبت «خود» و «قدرت سیاسی» را در اندیشه سنت آگوستین روشن سازد. بدین منظور نگارنده، نخست فرایند شکل‌گیری «خود» در اعترافات را نشان می‌دهد. سپس ریشه‌های هستی شناختی و معرفت شناختی قدرت سیاسی را در شهر خدا نشان می‌دهد و آنگاه مدلل می‌سازد که «خود»، نگرشی ابزارگرایانه به «قدرت سیاسی» دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - «نخبگان قدرت در شهر تهران »؛ نقش تصميم‌گيران در مسائل اجتماعي
        ياسر  جلالي رحمت‌الله  صديق سروستاني
        در اين مقاله با استفاده از تئوري نخبگان قدرت و با رويكردي نهادي، گروه قدرت در شهر تهران مطالعه شده است. سؤال اصلي اين است كه آيا اداره‌كنندگان سازمان‌هاي مهم شهر، يك گروه نخبه قدرت را تشكيل مي‌دهند؟ و آيا مي‌توان مدعي شد كه اين گروه به‌طور متشكل بر مسائل اجتماعي شهر تأث چکیده کامل
        در اين مقاله با استفاده از تئوري نخبگان قدرت و با رويكردي نهادي، گروه قدرت در شهر تهران مطالعه شده است. سؤال اصلي اين است كه آيا اداره‌كنندگان سازمان‌هاي مهم شهر، يك گروه نخبه قدرت را تشكيل مي‌دهند؟ و آيا مي‌توان مدعي شد كه اين گروه به‌طور متشكل بر مسائل اجتماعي شهر تأثيرگذار است؟ اين پژوهش براي مطالعه قدرتمندان، بر سازمان‌هاي دولتي اداره‌كنندة شهر متمركز مي‌شود و سران اين سازمان‌ها را به‌عنوان نخبة قدرت در نظر مي‌گيرد. روش انجام تحقيق عبارت از مطالعه اسناد و مدارك و مصاحبه با افراد مورد نظر است. مطالعه عملكرد،‌ تصميم‌گيري‌ها و روابط افراد، در نظر گرفتن چند حادثة خاص و نيز جمع‌آوري اطلاعات حول مشخصات اجتماعي افراد، مجموع داده‌هاي ما را تشكيل مي‌دهند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - تحليل جامعه‌شناسي سياسي از چشم‏انداز گفتماني: منطق و برآيندهاي معرفت‌شناختي
        علي  حسن‌پور Alia shraf  Nazari
        در سال‌هاي اخير در اثر تحولاتي مانند جهانی شدن، گسترش ارتباطات، شکل گيري جنبش هاي جديد اجتماعي، مفاهيم کلاسيک جامعه شناسي سياسي مانند دولت، ايدئولوژي، قدرت، گروه‌ها و نظام اجتماعي، طبقه و... تحولات عميقي یافته اند؛ به گونه اي که به نظر مي‏رسد نظريه‌هاي مارکسيستي، نظرات چکیده کامل
        در سال‌هاي اخير در اثر تحولاتي مانند جهانی شدن، گسترش ارتباطات، شکل گيري جنبش هاي جديد اجتماعي، مفاهيم کلاسيک جامعه شناسي سياسي مانند دولت، ايدئولوژي، قدرت، گروه‌ها و نظام اجتماعي، طبقه و... تحولات عميقي یافته اند؛ به گونه اي که به نظر مي‏رسد نظريه‌هاي مارکسيستي، نظرات اثبات گرايي و رفتارگرايي، تحليل وبري از جامعه و دولت، نخبه‏گرايي، کارکردگرايي، پلوراليسم وکورپوراتيسـم براي تحليـل جامعۀ امروز ناتوان و ضعيف به نظر مي رسد. در سال هاي اخير، نظریۀ گفتمان توانسته است بين عناصري مانند قدرت، ايدئولوژي و فرهنگ ارتباط برقرار کند و در حوزه‌هاي مختلف علوم انساني به ويژه علوم سياسي، کاربرد وسيعي پيدا کند. در اين پژوهش تلاش شده پس از فهم نظريۀ گفتمان، ماهيت دولت، مبناي شکل گيري گروه‌هاي اجتماعي، قدرت، فرهنگ، «جنبش هاي اجتماعي جديد» و نحوۀ منازعۀ گفتمان ها در عرصۀ جامعه براي تبديل شدن به گفتمان هژمون، نقش سوژه در مبارزات سياسي و «جايگاه دولت» از منظر جامعه شناسي سياسي تحليل و بررسی شود. از جمله مهم ترین نتايج پژوهش حاضر مي توان به اهميت يافتن فرهنگ به عنوان عرصۀ منازعه و مواجهه، توجه به «بازنمودها» و وانموده‌ها، تکثر نگرش‏ها و منافع، تفکيک زدايي از حوزه‌هاي مختلف جامعه و کشيده شدن منازعۀ قدرت به سطح جامعه و عرصۀ «خيابان» و... اشاره کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - امکان ساخت رژیم‌های زیست‌محیطی بین‌المللی بر اساس رویکرد نهادگرایی نولیبرال
        محمدعلي  توانا عقیل  محمدی حمید  وحدتی
        رژیم‌های زیست‌محیطی بین‌المللی، معقول‌ترین راه برای حل معضلات محیط‌زیستی هستند. نهادگرایی نولیبرال یکی از رویکردهای مطرح برای ساخت رژیم‌های زیست‌محیطی بین‌المللی است و در این راه بر نقش نهادهای بین‌المللی و همکاری میان آنها در ساخت رژیم‌های زیست‌محیطی تأکید دارد. بر همی چکیده کامل
        رژیم‌های زیست‌محیطی بین‌المللی، معقول‌ترین راه برای حل معضلات محیط‌زیستی هستند. نهادگرایی نولیبرال یکی از رویکردهای مطرح برای ساخت رژیم‌های زیست‌محیطی بین‌المللی است و در این راه بر نقش نهادهای بین‌المللی و همکاری میان آنها در ساخت رژیم‌های زیست‌محیطی تأکید دارد. بر همین اساس مقاله حاضر، این پرسش‌ها را طرح می‌کند: راه‌حل این رویکرد برای ساخت رژیم‌های زیست‌محیطی چیست؟ آیا این رویکرد، قابلیت لازم برای ساخت رژیم‌های زیست‌محیطی را دارد؟ در نهایت اینکه چه انتقادهایی بر آن وارد است؟ از نظر رویکرد نهادگرایی نولیبرال، منفعت مشترک اصل هدایتگر همکاری نهادهای بین‌المللی است. اما این رویکرد علاوه بر منفعت مشترک می‌باید عناصری دیگر همچون هویت و قدرت را هم در نظر بگیرد؛ زیرا در کنار منفعت مشترک، قدرت و هویت مشترک هم می‌توانند محرک همکاری نهادهای بین‌المللی و ساخت رژیم‌های زیست‌محیطی بین‌المللی باشند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - قدرت از دیدگاه نوجهادگرایان نحوه حضور نئورادیکالیسم سلفی در عرصه بین‌الملل
        طیبه محمدی کیا
        حضور جهادگرایی نو در عرصۀ سیاست جهانی، تجربه‌ای تازه را در دسترس دانشمندان سیاست نهاد. این حضور به مثابه امکانی گشوده و پویا، خود را به جهان بیرون عرضه می‌دارد و می‌کوشد تا پیامی دیرینه را در قالبی نامأنوس و بسیار نوآمد در هیئت خشونت و ترور عرضه نماید. حضور جهادگرایی نو چکیده کامل
        حضور جهادگرایی نو در عرصۀ سیاست جهانی، تجربه‌ای تازه را در دسترس دانشمندان سیاست نهاد. این حضور به مثابه امکانی گشوده و پویا، خود را به جهان بیرون عرضه می‌دارد و می‌کوشد تا پیامی دیرینه را در قالبی نامأنوس و بسیار نوآمد در هیئت خشونت و ترور عرضه نماید. حضور جهادگرایی نو را نمی‌توان فارغ از مفهوم قدرت نزد ایشان فهم نمود و این فهم را باید ضمن توجه به کنش جهادی از یکسوی و التفات به ذهنیت و فهم ایشان از موقعیت از سوی دیگر تحصیل نمود. نوشتار در بخش هایی چند سامان یافته است. پس از طرح مسئله، به نوجهادگرایی به مثابه چهرۀ قدرت حاشیه‌ای می‌پردازد و این جریان را در عرصۀ سیاست جهانی می‌کاود. در ادامه بخش امر سیاسی و نوجهادگرایی به مراد اینان از سیاست و توضیح قدرت در گفتمان نوجهادگرایی به مثابه گفتمان رقیب و نیز تشریح معنای ویژه قدرت نزد ایشان اختصاص دارد. مطالعۀ سوژه گفتمانی: کنش انتحاری به مثابه نماد سوژه گفتمانی در گفتمان نوجهادگرایی، بخش پسین نوشتار است که نحوۀ اعمال قدرت خوشه‌ای را در گسترۀ بین‌الملل از سوی باورمندان به سلفیسم جهادی توضیح می‌دهد. نوشتار با جمع بندی به پایان می‌رسد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - مقایسۀ دو مفهوم آیرونی و پارِسیا در اندیشۀ سیاسی «رورتی» و «فوکو»
        محمدرضا صدقی رضوانی سید محمد علی تقوی
        شاکله و عصارۀ تفکر پراگمتیستی «ریچارد رورتی» را می‌توان در مفهوم آیرونی جست¬وجو کرد. آیرونیست چهرۀ ایده‌آل رورتی و شخصیّت منحصر ‌به¬‌فردی در جامعۀ لیبرال آمریکایی است که همواره در تمایز و تفاوت با جریان اصلی حاکم بر جامعه است. او خویشتن¬آفرین، خودآگاه بر اتفاقی بودن خوی چکیده کامل
        شاکله و عصارۀ تفکر پراگمتیستی «ریچارد رورتی» را می‌توان در مفهوم آیرونی جست¬وجو کرد. آیرونیست چهرۀ ایده‌آل رورتی و شخصیّت منحصر ‌به¬‌فردی در جامعۀ لیبرال آمریکایی است که همواره در تمایز و تفاوت با جریان اصلی حاکم بر جامعه است. او خویشتن¬آفرین، خودآگاه بر اتفاقی بودن خویش، ضد‌بنیان¬گرا و همواره آمادۀ تغییر بنیان‌برافکن در اندیشه و نگاهش به عالم و آدم است. اما از منظری متمایز و در سوی دیگر جهان اندیشه، مفهوم پارِسیا در گفتار و آثار «میشل فوکو»، متفکر شهیر فرانسوی متبلور می‌شود. پارِسیایِ فوکو و پارِسیاستِس، شخصیّتی در گسترۀ تاریخ اندیشه از آتن کلاسیک تا به امروز است که مفارقت‌ها و مشابهت‌هایی با مفهوم آیرونی و آیرونیست دارد. اگر آیرونیست رندی را به هدف اجتناب از تحقیر دیگران، عمدتاً به حوزه خصوصی محدود نگه می‌دارد، درعوض پارِسیاستِس، مرز حوزۀ خصوصی را درمی‌نورد و حلاّج‌وار، بی‌باکانه و بدون هراس، سخنش را فاش می‌گوید و از گفتۀ خود دلشاد است. در این بین سقراط در بستر تاریخ اندیشه سیاسی، مصداق هر دو مفهوم و شخصیّت محسوب شده است؛ به گونه‌ای که برخی او را تبلور مفهوم آیرونی و در قامت یک آیرونیست تصویر کرده‌اند و کسان دیگر، او را در چارچوبه یک پارِسیاستِس تفسیر می‌کنند. بر این مبنا، این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش‌های بنیادین است: آیرونی و پارِسیا، چه تمایزی و چه شباهتی با یکدیگر دارند؟ شخصیّت آیرونیست و پارِسیاستِس در اندیشه سیاسی این دو متفکر، چه مشابهت‌ها و چه مفارقت‌هایی دارد؟ به نظر نحوه مخاطره و خطر کردن در بیان حقیقت، وجه تمایز کانونی و مرکزی دو مفهوم آیرونی و پارِسیاست؛ به نوعی که آیرونیست در بیان حقیقت از فن تجاهل و مطایبه بهره می‌گیرد و زیرکانه از خطر می‌گریزد، اما پارِسیاستِس با گفتن مستقیم حقیقت به قدرت، به هسته مرکزی سیاست حمله‌ور می‌شود و ابایی از پیامدهای آن و مواجهه با مرگ ندارد. در این بین خودآیینی و خویشتن‌آفرینی را می‌توان سویۀ مشترک هر دو شخصیت در نظر گرفت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - تبیین روابطِ دولت و جامعه: از چهارچوب‌های یک‌سویه تا پیوندهای متقابل
        سارا اکبری وحید  سینائی مهدی  نجف‌زاده روح‌الله اسلامی
        تبیین ِنسبت میان دولت و جامعه از مهم‌ترین چالش‌های نظری در علوم سیاسی است. در یک کشمکشِ نظری و در نتیجۀ انتقادهای فراوان به تبیین های تک‌بُعدی که به جامعه یا دولت می‌پردازند، این پرسش کلیدی مطرح شده است که نظریه‌های تک متغیره و یک سویه تا چه میزان، قدرت تبیین و پاسخگویی چکیده کامل
        تبیین ِنسبت میان دولت و جامعه از مهم‌ترین چالش‌های نظری در علوم سیاسی است. در یک کشمکشِ نظری و در نتیجۀ انتقادهای فراوان به تبیین های تک‌بُعدی که به جامعه یا دولت می‌پردازند، این پرسش کلیدی مطرح شده است که نظریه‌های تک متغیره و یک سویه تا چه میزان، قدرت تبیین و پاسخگویی به چرایی و چگونگی روابط موجود میان دولت و جامعه را دارند و کاستی های آنها چیست؟ این مقاله در وهله نخست درصددِ نقد سنت تحلیلی موجود در ادبیات روابط دولت و جامعه و سپس تبیین مؤلفه‌های نهادگرایی تاریخی به‌عنوان یکی از رویکردهای مطرح در علوم سیاسی است. رویکرد نهادی با روش توصیفی-استقرایی- به دلیل پویایی و تمرکز بر بافتار تاریخی سبب غنای بیشتر تحلیل‌های سیاسی درباره روابط دولت و جامعه ‌شده است. مطابق این نگرش، دولت و جامعه در فرایند تاریخی خود، به‌گونه‌ای متقابل بر هم اثر گذاشته، از هم اثر می‌پذیرند. این دیدگاه، قدرت دولت و حتی تجلی و نمود این قدرت را در پیوند با قدرت جامعه و آرایش‌های نهادی موجود در یک جامعه و تحول آنها را محصول پیوند ساختارهای قدرت در یک فرآیند تاریخی می داند. مؤلفه‌های اصلی این نظریه عبارتند از: بزنگاه های مهم، وابستگی به مسیر، زمان بندی و توالی، رخدادها، طراحی و تحول نهادی. همچنین یافته های این مقاله نشان می‌دهد که شکل گیری یک پیکربندی سیاسی اجتماعی متعادل، مبتنی بر شبکۀ پیچیده ای از روابط متقابل و ترتیبات نهادی پویا بین دو نهاد دولت و جامعه در یک فرایند زمانی گسترده است که حاصل آن نه سلطه دولت بر نهادهای دیگر، بلکه ارتباط نهادی آن با جامعه است؛ زیرا نهادگرایی تاریخی به واسطه نگاه تاریخی خود علاوه بر برداشتی پویا از تکوین و تغییر نهادی، می-تواند زمینه ساز نوعی پیوند میان نظریه های زمینه گرا و نهادگرا تلقی شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - سیر مفهومی تحدید قدرت در اندیشۀ ‌سیاسی عصر قاجار (فرایند گذار از سلطنت استبدادی به سلطنت مشروطه)
        ابوالقاسم شهریاری سید حسین  اطهری محسن خلیلی مهدی  نجف‌زاده
        بررسی تاریخ اندیشۀ ‌سیاسی تحدید قدرت در عصر قاجار که به سلطنت مشروطه منتهی گردید، هدف پژوهش حاضر بوده و این سؤال مطرح‌ شده که مفهوم سلطنت مشروطه به‌ عنوان جلوه نهایی تحدید قدرت در عصر قاجار، چه فرایندی را طی نموده است. برنامه پژوهشی اسکینر به‌ عنوان مبانی پژوهش انتخاب ‌ چکیده کامل
        بررسی تاریخ اندیشۀ ‌سیاسی تحدید قدرت در عصر قاجار که به سلطنت مشروطه منتهی گردید، هدف پژوهش حاضر بوده و این سؤال مطرح‌ شده که مفهوم سلطنت مشروطه به‌ عنوان جلوه نهایی تحدید قدرت در عصر قاجار، چه فرایندی را طی نموده است. برنامه پژوهشی اسکینر به‌ عنوان مبانی پژوهش انتخاب ‌شده که معتقد به سیر تاریخی اندیشه بوده، آن را از طریق میثاق‌های زبانی قابل ‌شناسایی می‌داند. نتیجه بررسی نشان می¬دهد که سلطنت مشروطه، نتیجۀ توسعۀ سه میثاق زبانی در تحدید قدرت است: تحدید قدرت ابتدا در سلطنت فتحعلی‌شاه با عنوان پادشاه مسلوب‌الاختیار به ساحت اندیشۀ ‌سیاسی ایران وارد شده و پس ‌از آن در عصر ناصری با دو میثاق سلطنت مطلقه منظمه و سلطنت معتدله توسعه یافته است. سیر نهایی اندیشه تحدید قدرت در عصر مظفری بوده که استمرار سلطنت استبدادی به شرایط بسیار نامساعد ایران منجر گردیده و راه گذار از آن با عنوان سلطنت مشروطه مورد توجه قرار گرفته است. در نظر اسکینر، تمامی فرایندهای طی¬شده برای تحدید قدرت در عصر قاجار، اقدامات اصلاحی به منظور مشروعیت‌زایی برای نظام سیاسی محسوب می‌گردد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - نسبت فناوری‌های قدرت و حکومت‌مندی در اندیشۀ «میشل فوکو» و «ژیل دلوز»
        محمد  ملکی فر علی  مختاری حمداله اکوانی ابوذر  فتاحی‌زاده
        دیدگاه مسلط نزد متفکران لیبرال و مارکسیست بیانگر آن است که قدرت حاکم در پی اتخاذ نظم حقوقی درون یک قلمروی مشخص است. از این رو قدرت حاکم به عنوان نظامی از تعهدها و ممنوعیت های حقوقی در نظر گرفته شده که به واسطه قانون اعمال می شود. اما متفکرانی همچون «میشل فوکو» و «ژیل د چکیده کامل
        دیدگاه مسلط نزد متفکران لیبرال و مارکسیست بیانگر آن است که قدرت حاکم در پی اتخاذ نظم حقوقی درون یک قلمروی مشخص است. از این رو قدرت حاکم به عنوان نظامی از تعهدها و ممنوعیت های حقوقی در نظر گرفته شده که به واسطه قانون اعمال می شود. اما متفکرانی همچون «میشل فوکو» و «ژیل دلوز»، گسستی را در سازوکارهای حکمرانی تشخیص می دهند. فوکو معتقد است که از قرن هفدهم و هجدهم، حکومت به جای ممنوعیت های حقوقی، بیشتر به شکلی مثبت در پی شکل دادن به تابعان خود بوده و سعی در پرورش سوژه هایی بهنجار و مطیع داشته است. در ادامه مطالعات فوکو، ژیل دلوز گسست دیگری را تشخیص می دهد و معتقد است که حکومت در قرن بیستم، نه از طریق انضباط بلکه به شیوه ای کنترلی، سعی در ساختن سوژه ها و سوق دادن آنان به سوی اهداف خود داشته است. از این رو مقاله حاضر سعی دارد به این پرسش بپردازد که در اندیشه فوکو و دلوز، چه عاملی سبب دگرگونی در شیوه حکومت مندی می شود؟ بررسی پدیدارشناختی آرای این دو متفکر نشان می دهد که ریشۀ دگرگونی حکومت مندی در فناوری های قدرت قرار دارد. پرونده مقاله